دو کلمه Say و Tell چه فرقی با هم دارند؟
آموزش جملات پرکاربرد در مکالمات روزمره زبان انگلیسی
یادگیری عبارات کاربردی و اصطلاحات عامیانه انگلیسی با معنی فارسی
Show consideration for someone
رعایت حال کسی را کردن.
a kind way of behaving that shows you care about other people’s feelings and needs
مثال:
You should show consideration for elderly people
شما باید رعایت حال افراد سالمند را بکنید.
جلسات و کلاس های خصوصی آموزش کلیه مکاتبات و مکالمات عمومی ، تجاری و بازرگانی زبان انگلیسی شامل مکالمات تلفنی و نامه نگاری اداری و رسمی ، ارسال ایمیل به زبان انگلیسی، عبارات ، اصطلاحات و لغات پرکاربرد تجاری و بازرگانی.
شرکت در کلاس های Business English و English for Marketing ما، علاوه بر اینکه به ارتقا سطح زبان انگلیسی شما کمک می کند، به صورت تخصصی بر مهارت های زبانی مورد نیاز در زمینه تجارت و کسب و کار بین المللی تمرکز کرده و به شما کمک می کند که به آسانی در عرصه جهانی به فعالیت بپردازید.
شماره تماس جهت ثبت نام در کلاس های خصوصی استاد اسدبیگی:
77832281(021)
091994231954
آدرس کانال تلگرام: http://telegram.me/IELTSTOEFLENGLISH
آدرس فیسبوک: www.facebook.com/toeflieltstehran
*جملات دوزبانه زیبا و ناب *سخنان بزرگان دوزبانه *سخنان و جملات بزرگان به زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی *گزینه گویه ها
عبارات پرکاربرد و جملات کاربردی انگلیسی مورد استفاده در مکالمه تلفنی
همراه با معنی فارسی: عباراتی که ممکن است در هنگام صحبت با تلفن به زبان
انگلیسی مفید باشد.
اصطلاحات روزمره، عامیانه و پرکاربرد زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی و مثال برای یادگیری بهتر
Try one’s luck
شانس را امتحان کردن
مثال:
A: Are you well _ prepared for the university entrance exam?
الف: برای امتحان ورودی دانشگاه خوب آماده هستی؟
B: Not really but I want to try my luck.
ب: راستش نه ولی می خواهم شانسم را امتحان کنم.
اصطلاحات پر کاربرد زبان انگلیسی با معنی فارسی و مثال
Have nerves of steel
اعصاب پولادین داشتن (اعصاب قوی داشتن)
مثال:
A: I can’t figure out how john can keep his cool in difficult situations.
الف: سر در نمیاورم جان چطور می تواند در موقعیت های دشوار خونسردیش را حفظ کند.
B: Yeah. He never loses his temper. He has nerves of steel.
ب: آره. هیچ وقت از کوره در نمی رود. اعصابش از فولاد است.
اصطلاحات کاربردی و روزمره زبان انگلیسی با معنی فارسی همراه با مثال
Keep something under your hat
چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن - در دل خود نگه داشتن
مثال:
You should keep the news under your hat.
تو باید این خبر را از دیگران مخفی نگه داری.